آنالیز ارتعاشات (ارتعاش سنجی)

آنالیز ارتعاشات امروزه بخش جدایی ناپذیر تمام صنایع ازجمله نفت، گاز، پتروشیمی و فولاد است. بهره گیری از این روش توسط صنایع بزرگ مهر تاییدی بر کارآمد بودن این روش در کاهش توقف تولید و هزینه ها و در نتیجه افزایش تولید و درآمد می باشد. تعمیر و نگهداری برای هر تجهیز و در هر کارخانه ای امری ضروری است. تعمیر و نگهداری شامل سه فرآیند اصلی یعنی پیش بینی، پیشگیری و تعمیر خرابی است. این فرآیندها تقریباً توسط همه کارخانه‌ها اتخاذ می‌شوند و با تعمیر و نگهداری پیشگیرانه (PM) به خوبی پیش می‌روند، اما نمی‌توان به طور کامل تعمیر و نگهداری پیش‌بینانه را در عمل پیاده‌سازی کرد. کارآمدترین راه برای انجام تعمیر و نگهداری پیش بینانه، تکنیک های پایش وضعیت است.می توان آنالیز ارتعاشات را کارآمدترین بخش پایش وضعیت دانست.

فهرست مطالب

با انجام آنالیز ارتعاشات، تجهیزات خود را به صورت دوره ای پایش کنید و از سلامت ماشین خود مطمئن شوید و در نتیجه از توقف های ناگهانی ماشین جلوگیری کنید.

جهت کسب اطلاعات بیشتر از هر گونه خدمات در زمینه آنالیز ارتعاشات با کارشناسان مجرب آکوپایش تماس بگیرید و از مشاوره تخصصی و رایگان مجموعه بهره مند شوید.

سایر خدمات آکوپایش
پروژه های آنالیز ارتعاشات

شکل 2.1: جرم آویزان روی فنر

آنالیز ارتعاشات چیست؟

 عبارت بسیار ساده آنالیز ارتعاشات یک حرکت نوسانی با دامنه کوچک است. همه اجسام دارای یک سیگنال ارتعاشی هستند که در آن هر یک از ویژگی آنها منعکس می شود. بر این اساس، هر ماشینی دارای سیگنال ارتعاشات خاص خود است که حاوی اطلاعاتی است که برای هر یک از اجزای آن ارسال می شود. به عبارت دیگر، آنالیز ارتعاشات گرفته شده از یک ماشین از مجموع ارتعاشات هر یک از اجزای آن تشکیل شده است.

شکل 2.3: اندازه گیری دامنه شکل موج

ارتعاشات ساده

مؤلفه اساسی آنالیز ارتعاشات در حوزه زمان، امواج سینوسی هستند. این ساده ترین شکل ممکن است و نشان دهنده نوسانات و ارتعاشات هستند. یک نوسان را می توان به صورت فیزیکی با آزمایش زیر نشان داد: جرمی را تصور کنید که از یک فنر آویزان است مانند شکل 2.1 اگر این جرم از فاصله A رها شود، در شرایط ایده آل، حرکت هارمونیک ساده ای انجام می شود که دامنه A خواهد داشت.

حالا یک مداد و یک کاغذ به جرم ارتعاشاتی اضافه می کنیم تا بتواند موقعیت خود را مشخص کند. حرکت کاغذ با سرعت ثابت به سمت چپ، موجی را مانند شکل 2.2 ترسیم می کند. سه پارامتری که این نوع ارتعاشات را تعریف می کنند (فرکانس، دامنه و فاز) در زیر توضیح داده شده است.

شکل 2.2: حرکت هارمونیک ساده

شکل 2.3: اندازه گیری دامنه شکل موج

مفهوم دامنه در آنالیز ارتعاشات

 دامنه از نقطه نظر آنالیز ارتعاشات این است که یک جرم چقدر می تواند از موقعیت خنثی حرکت کند (در شکل 2.1 با 0 مشخص شده است) این اصطلاح  نشان دهنده شدت ارتعاشات است.

روش های مختلفی برای اندازه گیری دامنه موج وجود دارد که در شکل 2.3 نشان داده شده است. می‌توان گفت که حرکت دارای دامنه پیک (pk) میلی‌متر است، زیرا می‌دانیم که از آنجایی که منحنی متقارن است، دامنه A میلی‌متر در جهت مخالف نیز وجود دارد. همچنین می توان گفت که منحنی دارای مقدار جابجایی پیک به قله (pk-pk) 2A است که مربوط به A mm به سمت بالا و A mm به سمت پایین است.

روش سوم برای توصیف دامنه، مقدار RMS نامیده می شود و کمی پیچیده تر است. این جذر میانگین مجذورات مقادیر موج است. در مورد موج سینوسی، مقدار RMS برابر با 0.707 مقدار پیک است، اما این تنها در مورد موج سینوسی معتبر است. مقدار RMS برای اندازه گیری انرژی شکل موج استفاده می شود.

شکل 2.3: اندازه گیری دامنه شکل موج

مفهوم فرکانس در آنالیز ارتعاشات

 مدت زمانی که طول می کشد تا جرم به نقطه A برگردد همیشه ثابت است. این زمان دوره نوسان نامیده می شود (معمولاً در ثانیه یا میلی ثانیه اندازه گیری می شود) و به این معنی است که فنر یک چرخه را کامل می کند. معکوس دوره فرکانس به عبارت دیگر ( F = 1 / P) است که به طور کلی بر حسب هرتز (چرخه در ثانیه) یا CPM (سیکل در دقیقه) داده می شود.

مفهوم فاز در آنالیز ارتعاشات

 این اندازه گیری اختلاف زمانی بین دو موج سینوسی است. اگرچه فاز یک اختلاف زمانی است، اما همیشه بر حسب زاویه، درجه یا رادیان اندازه گیری می شود. این یک نرمال سازی زمان است که از یک چرخه موج کامل به عنوان مرجع،  بدون در نظر گرفتن دوره زمانی واقعی آن استفاده می کند. تفاوت فاز بین دو شکل موج را افست فاز یا تغییر فاز می گویند. یک تغییر فاز 360 درجه تاخیر یک چرخه یا یک دوره موج کامل است که در واقع تغییر فاز است. تغییر فاز 90 درجه، جابجایی ¼ از دوره موج است.

تغییر فاز را می توان مثبت یا منفی در نظر گرفت. این بدان معنی است که یک شکل موج ممکن است نسبت به دیگری تاخیر داشته باشد یا ممکن است از دیگری جلوتر باشد. به این پدیده ها به ترتیب تاخیر فاز و اختلاف فاز می گویند. در مثال شکل 2.4، منحنی A نسبت به منحنی90  B   درجه جابجا شده است. این تاخیر زمانی ¼ دوره موج است. همچنین می توان گفت که منحنی A دارای اختلاف فاز 90 درجه است.

شکل 2.4: تغییر فاز بین دو سیگنال سینوسی

شکل 2.5: مجموع دامنه زمانی ارتعاشات ساده

ارتعاشات پیچیده

 آنالیز ارتعاشات پیچیده مجموع چندین ارتعاشات ساده است. آنالیز ارتعاشات یک ماشین یک ارتعاش پیچیده است که از یک سری ارتعاشات ساده مرتبط با اجزای داخلی متحرک آن تشکیل شده است. با در نظر گرفتن این موضوع واضح است که به طور کلی، شکل موج ارتعاشات یک ماشین یک سیگنال سینوسی نیست و برعکس می تواند بسیار پیچیده شود.

همانطور که در شکل 2.5 نشان داده شده است، دو سیگنال ارتعاشاتی با فرکانس های مختلف می توانند اضافه شوند و یک ارتعاش پیچیده را تشکیل دهند. حتی در مواردی به این سادگی، بدست آوردن فرکانس ها و دامنه های دو جزء از شکل موج بدست آمده کار آسانی نیست. اکثریت قریب به اتفاق آنالیز ارتعاشات بسیار پیچیده تر از این هستند و تفسیر آنها بسیار دشوار است.

شکل 2.5: مجموع دامنه زمانی ارتعاشات ساده

انواع دیگر ارتعاشات

علاوه بر آنالیز ارتعاشات ساده، انواع دیگری از آنالیز ارتعاشات مانند ارتعاشات تصادفی، ضربه های متناوب و مدولاسیون نیز وجود دارد.

ارتعاشات  تصادفی

ارتعاشات تصادفی با الگوهای خاصی که دائماً تکرار می شوند مطابقت ندارد یا تشخیص اینکه یک چرخه کجا شروع می شود و کجا به پایان می رسد بسیار دشوار است. این آنالیز ارتعاشات عموماً با تلاطم در دمنده ها و پمپ ها، مشکلات روانکاری و تماس فلز با فلز در عناصر نورد یا حفره در پمپ ها همراه است (شکل 2.6 را ببینید). این نوع الگوها معمولاً در طیف FFT بهتر از شکل موج تفسیر می شوند.

شکل 2.6: ارتعاشات تصادفی

شکل 2.7: ضربان متناوب

ضربان متناوب

ضربان متناوب با ضربان های مداوم همراه است که یک سیگنال تکراری ایجاد می کند. این سیگنال ها بیشتر در چرخ دنده ها، یاتاقان های غلتشی، در گذرگاه پروانه ها یا تیغه های فن و غیره ایجاد می شوند. این پدیده به وضوح در شکل 2.7 نشان داده شده است.

شکل 2.7: ضربان متناوب

مدولاسیون

مدولاسیون دامنه (AM) تغییر دامنه یک سیگنال است که به دلیل تأثیر سیگنال دیگری با فرکانس پایین تر است. فرکانس مدوله شده را فرکانس حامل می نامند. در طیفی که در شکل 2.8 نشان داده شده است، مهمترین جزء حامل است و سایر اجزا که اگر هارمونیک باشند، باندهای جانبی نامیده می شوند. این نوارهای جانبی به طور متقارن در هر طرف حامل قرار دارند و فاصله آنها برابر با فرکانس تعدیل کننده است.

مدولاسیون دامنه در طیف‌های ارتعاش ماشین رخ می‌دهد، به‌ویژه در گیربکس‌ها، جایی که فرکانس دنده توسط RPM پینیون یا تاج مدوله می‌شود.

شکل 2.8: مدولاسیون دامنه

شکل 2.9: پردازش FFT یک سیگنال ارتعاشی پیچیده

شکل 2.10: مجموع دامنه فرکانس ارتعاش ساده

تبدیل فوریه

تاکنون تنها آنالیز ارتعاشاتی را دیده‌ایم که سیگنال‌هایی در حوزه زمان هستند که مستقیماً از ماشین گرفته می‌شوند. همانطور که قبلاً گفتیم، این سیگنال ها حاوی تمام اطلاعات مربوط به رفتار هر جزء ماشین هستند. با این حال، هنگام تشخیص عیب مشکلی وجود دارد، این سیگنال‌ها با اطلاعات زیادی به شکل بسیار پیچیده از جمله سیگنال‌های مشخصه هر جزء ماشین، بارگیری می‌شوند، بنابراین تشخیص رفتار مشخصه آن با چشم غیرمسلح عملاً غیرممکن است.

روش های دیگری برای انجام مطالعه ارتعاشات وجود دارد که از جمله آنها می توان به تجزیه و تحلیل سیگنال در حوزه فرکانس اشاره کرد. برای این کار از نمودار دامنه در مقابل فرکانس استفاده می شود که به عنوان طیف FFT شناخته می شود. این بهترین ابزاری است که در حال حاضر برای تجزیه و تحلیل ماشین آلات موجود است. این حاصل تلاش ریاضیدان فرانسوی ژان باپتیست فوریه (1768 – 1830) بود که راهی برای نمایش یک سیگنال پیچیده در حوزه زمان با استفاده از یک سری منحنی‌های سینوسی با مقادیر دامنه و فرکانس خاص پیدا کرد.

بنابراین، کاری که یک دستگاه ارتعاش سنج  با تبدیل فوریه سریع انجام می دهد این است که سیگنالی را از یک ماشین بگیرد و تمام سری سیگنال های سینوسی موجود در سیگنال پیچیده را محاسبه کند و در نهایت آنها را به صورت جداگانه در یک نمودار طیف FFT نمایش دهد.

شکل 2.9 به وضوح یک نمایش سه بعدی از سیگنال ارتعاشی پیچیده به دست آمده در یک نقطه خاص در یک ماشین را نشان می دهد. برای این سیگنال تمام سیگنال های سینوسی حوزه زمانی که آن را تشکیل می دهند محاسبه می شود و در نهایت هر یک از آنها در حوزه فرکانس نشان داده می شود.

بنابراین با استفاده از تبدیل فوریه، می‌توانیم مجموع ارتعاشات ساده را از شکل 2.5 بازیابی کنیم و دقیقاً همان عملیاتی را در حوزه فرکانس نشان دهیم که در شکل 2.10 نشان داده شده است، با این ویژگی که در این مورد به راحتی می‌توان نتیجه گرفت و فرکانس ها و دامنه های دو جزء اصلی را طیف بندی کرد.

شکل 2.9: پردازش FFT یک سیگنال ارتعاشی پیچیده

شکل 2.10: مجموع دامنه فرکانس ارتعاش ساده

همانطور که قبلاً ذکر شد نمودار حوزه زمان شکل موج و نمودار دامنه فرکانس طیف FFT نامیده می شود. تجزیه و تحلیل طیف معادل تبدیل اطلاعات سیگنال حوزه زمان به حوزه فرکانس است. مثال واضحی از هم ارزی در هر دو حوزه جدول زمانی است که می توانیم بگوییم قطار در ساعت های 6:00، 6:20، 6:40، 7:00، 7:20 حرکت می کند، یا می توانیم بگوییم که یک قطار حرکت می کند. هر 20 دقیقه از ساعت 6:00 شروع می شود (این رقم آخر نشان دهنده فاز است). گزینه اول نمایش دامنه زمان و گزینه دوم نمایش دامنه فرکانس خواهد بود. نمایش دامنه فرکانس، در مقایسه با حوزه زمان، کاهش حجم داده را به همراه دارد. اطلاعات در هر دو حوزه دقیقا یکسان است، اما در حوزه فرکانس به صورت فشرده و کاربردی تر نمایش داده می شود.

جابجایی، سرعت و شتاب

تا اینجا ما فقط جابجایی را به عنوان اندازه گیری دامنه ارتعاشات جسم در نظر گرفته ایم. جابجایی به سادگی فاصله تا جسم از موقعیت مرجع یا نقطه تعادل است. به غیر از جابجایی متغیر، یک جسم مرتعش دارای سرعت متغیر و شتاب متغیر است. سرعت به عنوان نرخ تغییر در جابجایی تعریف می شود و معمولا بر حسب اینچ در ثانیه (اینچ در ثانیه) یا میلی متر بر ثانیه اندازه گیری می شود. شتاب به عنوان نرخ تغییر در سرعت تعریف می شود و بر حسب g (میانگین شتاب ناشی از گرانش در سطح زمین) یا mm/s² اندازه گیری می شود. همانطور که دیدیم، جابجایی جسمی که تحت یک حرکت هارمونیک ساده قرار می گیرد، یک موج سینوسی است. همچنین هر دو منحنی سرعت و شتاب این حرکت امواج سینوسی هستند.

هنگامی که جابجایی به حداکثر مقدار خود می رسد، آنگاه سرعت صفر می شود، زیرا این مکانی است که جهت حرکت معکوس می شود. وقتی جابجایی صفر باشد (در حالت استراحت)، سرعت به حداکثر مقدار خود می رسد. این بدان معنی است که فاز موج سرعت در مقایسه با شکل موج جابجایی، 90 درجه به چپ منتقل می شود. به عبارت دیگر سرعت نسبت به جابجایی 90 درجه پیش رفته است.

شکل 2.11: تغییر فاز بین جابجایی، سرعت و شتاب

شکل 2.12: مقدار به عنوان تابعی از فرکانس

 شتاب میزان تغییر سرعت است، وقتی سرعت به حداکثر خود می رسد، آنگاه شتاب صفر می شود زیرا سرعت در آن لحظه تغییر نمی کند. وقتی سرعت صفر است، آنگاه شتاب به حداکثر خود می رسد زیرا در آن لحظه است که سرعت سریعترین تغییر می کند. بنابراین می توان منحنی سینوسی شتاب را به عنوان تابعی از زمان در نظر گرفت که در فاز نسبت به منحنی سرعت جابجا می شود و بنابراین شتاب دارای یک پیشروی 90 درجه نسبت به سرعت و 180 درجه نسبت به جابجایی است.

واحدهای دامنه انتخاب شده برای بیان هر اندازه گیری تأثیر زیادی بر وضوح آشکار شدن پدیده ارتعاشات دارند. بنابراین، همانطور که در شکل 2.12 مشاهده می شود، جابجایی بیشترین دامنه های خود را در فرکانس های پایین (معمولا زیر 10 هرتز) نشان می دهد، سرعت در محدوده فرکانس های متوسط (بین 10 تا 1000 هرتز) و شتاب در فرکانس های بالا (بالاتر از 1000 هرتز) نشان می دهد

شکل 2.12: مقدار به عنوان تابعی از فرکانس

برای نشان دادن این روابط، اجازه دهید در نظر بگیریم که چقدر آسان است که با یک دست فاصله یک کف دست را با یک چرخه در ثانیه یا 1 هرتز حرکت دهیم. احتمالاً می توان به حرکت مشابه دست به فرکانس 5 یا 6 هرتز دست یافت. اما به سرعتی فکر کنید که باید دست خود را با آن حرکت دهید تا به همان جابجایی کف دست در 100 هرتز یا 1000 هرتز برسید. به همین دلیل است که هرگز سطوح فرکانس بالا را همراه با مقادیر جابجایی بالا مشاهده نمی کنید. نیروهای عظیمی که مورد نیاز است به سادگی در عمل رخ نمی دهد.

شکل 2.13 شامل چندین نمودار است که نمونه ای از رفتار واحدهای دامنه مختلف را در سراسر محدوده فرکانس نشان می دهد. این سه طیف اطلاعات یکسانی را ارائه می دهند، اما شدت آنها تغییر کرده است. خواندن منحنی جابجایی در فرکانس‌های بالاتر دشوارتر است. منحنی سرعت یکنواخت ترین منحنی در محدوده فرکانس است.

شکل 2.13: رفتار طیفی برای هر کمیت فیزیکی ارتعاش

شکل 2.14: مشکل بیرینگ در جابجایی و شتاب

این رفتار معمولی برای اکثر ماشین های دوار است، اما در برخی موارد منحنی جابجایی و شتاب یکنواخت ترین خواهد بود. ایده خوبی است که واحدها را به گونه ای انتخاب کنید که صاف ترین منحنی را داشته باشید. که بیشترین اطلاعات بصری را در اختیار ناظر قرار می دهد. پارامتر ارتعاش که بیشتر در تشخیص ماشین آلات استفاده می شود سرعت است.

در نهایت، آنچه را که تاکنون گفته شد با حالت عملی شکل زیر نشان می‌دهیم که در آن همان طیف بر حسب واحد جابجایی و شتاب نشان داده شده است. هر دو قطعه مربوط به یک بیرینگ خراب است. در طیف سرعت مشکل مشاهده نمی شود، در حالی که در طیف شتاب به وضوح مشاهده می شود.

شکل 2.14: مشکل بیرینگ در جابجایی و شتاب

تحلیل طیف FFT

هنگام آنالیز ارتعاشات یک ماشین، اطلاعات ارزشمند زیادی تولید می شود که نیاز به تجزیه و تحلیل دارد. کیفیت این تجزیه و تحلیل به تفسیر صحیح طیف های اندازه گیری شده با توجه به شرایط عملکرد ماشین است. مراحل معمول در تحلیل ارتعاش عبارتند از:

شناسایی قله های طیف ارتعاش

اولین مرحله شناسایی قله یک برابر دور  (1X)، مربوط به سرعت چرخش شفت ماشین است. در ماشین‌هایی با شفت‌های متعدد، هر شفت فرکانس چرخشی (1X)خود را دارد. در بسیاری از موارد، قله های (1X)شفت با یک سری هارمونیک یا اعداد صحیح مضرب (1X)همراه است. هارمونیک های معروف خاصی وجود دارد، به عنوان مثال، در یک پمپ شش پره، معمولا یک پیک طیفی قوی در (6X)وجود خواهد داشت.

عیب یابی ماشین

تعیین شدت مسائل تشخیص داده شده دستگاه بر اساس دامنه و رابطه بین پیک های ارتعاش و توصیه های مناسب برای تعمیرات، بر اساس شدت مشکلات دستگاه.

اجازه دهید مثالی از سیستم مکانیکی شکل 2.15 را در نظر بگیریم:

شکل 2.15: نمونه ای از سیستم مکانیکی

شکل 2.16: نمونه ای از طیف آنالیز ارتعاشات سیستم مکانیکی

در این دستگاه دو محور (موتور و پمپ) داریم. در مورد موتور، مقدار30 1X  هرتز است، علاوه بر این احتمالاً در هارمونیک  100Xیک پیک فرکانس در طیف پیدا خواهیم کرد که مربوط به فرکانس چرخ دنده بین پینیون و گیر است. برای پمپ، مقدار  10 1X هرتز است و هارمونیک اصلی مورد نظر آن  8X است که با فرکانس گام مطابقت دارد. بدیهی است که فرکانس های دیگری مانند باندهای جانبی روی فرکانس چرخ دنده، فرکانس های بلبرینگ و هارمونیک فرکانس های محاسبه شده ممکن است ظاهر شوند. در نمودار طیف شکل 2.16 ارتعاشات نمونه سیستم مکانیکی به ما نشان داده شده است.

شکل 2.16: نمونه ای از طیف آنالیز ارتعاشات سیستم مکانیکی

وقتی فرکانس های مورد نظر را شناسایی کردیم، سوال بعدی این است که آیا مقادیر دامنه قابل قبول هستند یا غیرقابل قبول. یک مقدار ارتعاش قابل قبول، مقداری است که باعث کاهش عمر مفید دستگاه یا آسیب به تجهیزات مجاور نشود. برخی از ماشین‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که سطوح ارتعاشات بسیار بالایی را تحمل کنند (مثلاً mils) و سایر تجهیزات حتی در کوچک‌ترین سطح ارتعاشات بسیار حساس هستند (مانند سیستم‌های نوری). چهار راه برای تعیین سطح ارتعاشات مناسب برای یک ماشین وجود دارد. بهترین راه این است که یک رکورد از داده ها در طول زمان برای نقاط حیاتی ماشین نگه دارید و از این داده ها معیارهایی برای سطوح قابل قبول ایجاد کنید. اگر چندین ماشین یکسان در کارخانه وجود داشته باشد، می توان از روش دوم استفاده کرد. اگر سه ماشین دامنه های طیف مشابهی را نشان دهند و ماشین چهارم سطوح بسیار بالاتری را نشان دهد که در شرایط یکسان کار می کنند، به راحتی می توان نتیجه گرفت که کدام ماشین مشکل دارد. روش دیگر جمع آوری داده های آنالیز ارتعاشات و ارسال آن به سازنده برای ارزیابی است. باید در نظر داشت که آنالیز ارتعاشات با توجه به شرایط کار و نصب دستگاه متفاوت است. روش چهارم این است که استانداردی را بر اساس تجربه دیگران انتخاب کنید و در صورت لزوم آن را بر اساس تجربه خود تطبیق دهید.

استاندارد آنالیز ارتعاشات

در تمام کشورهای منطقه اروپا و در اکثر کشورهای توسعه یافته استانداردهای خاصی وجود دارد که ارتعاشات مکانیکی ماشین آلات صنعتی را تنظیم می کند، معیارهایی را برای محدود کردن آنها پیشنهاد می کند، تعیین حدود ابزار و نقاط اندازه گیری، طبقه بندی ماشین ها و غیره. مقررات مختلفی برای طبقه بندی شدت ارتعاشات با توجه به آسیب خاصی که می تواند ایجاد کند  وجود دارد. به عنوان مثال، سطح ارتعاشات ممکن است برای یک نوع ماشین بسیار کم باشد، اما ممکن است برای اپراتور که آن را مدیریت می کند غیرقابل قبول باشد. مقرراتی وجود دارد که بر اساس مقدار کلی ارتعاش، بدون توجه به نوع دستگاه، وضعیت دستگاه را نشان می دهد. استانداردهای بین المللی بسیاری زیادی ترجمه شده و در مقررات هر سازمان ملی گنجانده شده است. استانداردهایی وجود دارد که توسط سازمان هایی مانند موسسه استاندارد ملی آمریکا (ANSI)، انجمن مهندسین آلمان (VDI) یا سازمان استاندارد بین المللی (ISO) منتشر شده است. همچنین استانداردهایی در سطح اروپا (EN) و استانداردهای ملی (UNE) وجود دارد. برخی از استانداردها توسط گروه‌های صنعتی مانند موسسه نفت آمریکا (API)، انجمن تولیدکنندگان دنده آمریکا (AGMA)، انجمن ملی تولیدکنندگان برق (NEMA) و غیره منتشر می‌شوند. 

جهت کسب اطلاعات بیشتر از تمامی خدمات آکوپایش و استعلام هزینه آن ها تماس حاصل نمایید.

سوالات متداول آنالیز ارتعاشات

بله،با مشاهده فرکانس های خرابی بیرینگ در طیف FFT می توان خرابی بیرینگ ها را زودتر از موعد تشخیص داد.

بهترین روش ممکن برای تشخیص خرابی گیربکس در آنالیز ارتعاشات پایش مداوم و ترند گیری از تجهیز است تا در صورت افزایش دامنه فرکانس GMF از وضعیت گیربکس مطلع باشیم.

این روش برای بررسی فرکانس های بالا (60-20کیلوهرتز) و تشخیص مراحل اولیه خرابی بیرینگ است.

اصولی ترین کار در اولین مرحله آنالیز ارتعاشات است اما غالباً مشکل نابالانسی است.

در صورتی که فن دایرکت نباشد، بیشترین ارتعاش در جهت رادیال است.